کلید بهره وری : انجام کارهای لازم

اثربخش بودن و افزایش کارایی خواسته اکثر افراد می باشد. به همین خاطر است که سیستم ها و ابزارهای بهره وری متعددی وجود دارند. اما کلید بهره وری چیست؟ باور کنید یا نه، کلید بهره وری به طرز متحیر کننده ای ساده است:

 واقعا کاری که لازم است انجام دهید.

همین است. نه بیشتر نه کمتر. درست کاری را انجام دهید که لازم است به انجام برسانید.

آیا تا به حال با افرادی که قصد فروش محصولات مبتنی بر اطلاعات در سطح اینترنت را دارند برخورد داشتید آیا از بزرگترین موانع موجود بر سر راه اینگونه افراد آگاهی دارید؟ مشکل نه مربوط به بازایابی است نه کیفیت محصولات. بزرگترین مانع بر سر راه این گونه افراد تکمیل محصولات مورد نظر است. آیا این طور نیست؟ خیلی از افراد علاقمند به فروش محصولات اطلاعاتی و کسب درآمد از این طریق هستند اما در وهله اول حتی قادر به تکمیل محصول خود نیز نیستند. در این گونه موارد، کلید بهره وری انجام کاری است که در نهایت به تکمیل و تولید محصول منجر می گردد. اگر این کار نوشتن یک کتاب الکترونیکی است لازم است که کتاب نوشته شود. اگر تولید یک برنامه صوتی مد نظر است لازم است تا کار ضبط برنامه انجام گیرد. هر گونه فعالیت دیگری باید جزء کارهای ثانوی قرار گیرند.

متاسفانه، بسیاری از افراد در اغلب موارد به جای پرداختن به کارهای اصلی و مهم خود را با فعالیت های ثانوی و کم اهمیت مشغول می کنند.

نقش سیستم و ابزارهای بهره وری (مانند GTD) تنها کمک برای انجام کارهای لازم می باشد. اینگونه سیستم ها به ما برای انجام کارهای درست در زمان درست و به روشی صحیح و اصولی یاری می رسانند. متاسفانه خیلی از افراد به جای انجام کارهای لازم بیشتر به خود سیستم توجه دارند. شخصا بر این باور هستم که افرادی که دسترسی به اینگونه سیستم ها ندارند ولی عملا مشغول انجام کارهای لازم و ضروری هستند نسبت به افرادی که از سیستم استفاده می کنند اما مشغول انجام کارهای ثانوی و کم اهمیت هستند از کارایی و اثربخشی بیشتری برخوردارند. این موضوع اهمیت انجام دادن کارهای لازم را هر چه بیشتر مشخص می کند. بدتر از این استفاده از سیستم های بهره وری به عنوان بهانه ای برای عدم انجام کارهای لازم می باشد. آنها زمان خود را صرف نگهداری و توسعه سیستم می کنند به جای این که کارهای لازم و ضروری را به انجام برسانند.

خوب پس چرا بیشتر افراد میلی به انجام کارها ندارند؟ به این خاطر که در اغلب موارد، کارهای لازم مخصوصا در آغاز راه رنج آور هستند. ما بیشتر علاقه به کارهایی داریم که لذت های آنی به همراه دارند مثل تماشای تلویزیون یا جستجوی بی هدف در اینترنت.

توانایی انتخاب آگاهانه درد و سختی امروز برای دستیابی به چیزهای بهتر در آینده برای افزایش بهره وری بسیار حیاتی است. مشکل ترین قسمت آن در واقع در آغاز راه می باشد. پس از برداشتن اولین گام حرکت در این مسیر بسیار آسانتر خواهد بود.

برای اینکه عزم انجام این کار را داشته باشید، یکی از شیوه های موجود استفاده از قاعده ۵۰ دقیقه است. به کمک این دستورالعمل ذهن نسبت به این موضوع آگاهی خواهد داشت که تنها برای زمانی محدود کار دشواری را باید انجام دهد، بنابراین هیچ دلیل برای عدم تمرکز و انجام بهترین تلاش ها نخواهد بود.