کمال تمرکز و آگاهی

تمرکز و آگاهی دو فرآیند درونی ضروری هستند که میزان بهره وری و توانایی ما را از درک محیطمان تعیین می کنند. این فقط به ما بستگی دارد که هر کدام از آن ها را چگونه کنترل و تعدیل نماییم. توجه در دو دسته طبقه بندی می شود: توجه مطلق و توجه توزیعی

تمرکز، توجه مطلق است

معنای تمرکز، تخصیص دقت و توجه بر روی یک موضوع انتخابی در محیط اطرافتان است به طوری که بقیه موارد را نادیده بگیرید. (و یا به عبارتی تمرکز انرژی و توجه بر روی کاری که می بایست انجام دهیم.)

توجه همگرا و یا مطلق صرف قسمت عمده ای از انرژی، توانایی های درونی و فرآیندهای همگرا در جهت انجام فعالیت مورد نظرمان است.

زمانی که کاری برای انجام دادن داریم تلاش می کنیم تا تمام تمرکزمان را به انجام آن کار معطوف کنیم. ولی این کار نه ممکن است و نه مطلوب. ممکن نیست به دلیل عوامل درونی ما (محدودیت های انسانی) و دلایل بیرونی (دلایل مختلف برای حواس پرتی) البته می توان با کار کردن بر روی تمرکزمان بر این محدودیت ها غلبه کنیم.

مطلوب نیست چون درصورتی که به عوامل محیطی دیگر توجه نداشته باشیم ممکن است خطراتی ما را تهدید کنند. (به طور مثال در هنگام پیاده روی ساختمان زیبایی را می بینید و به چاله ای که جلوی راه شماست توجه نمی کنید و در آن می افتید.) و در بهترین حالت می توان گفت وقتی تمام تمرکز ما را انجام کاری ساده و بعضی اوقات بی اهمیت به خود جلب کرده است نسبت به اتفاقات خوب و زیبایی که در اطرافمان می افتد بی خبریم.

منظور این نیست که داشتن تمرکز زیاد بد و مضر است. بلکه توجه و تمرکز زیاد بر روی یک کار بهترین حالت برای انجام آن کار نیست و موجب پایین آمدن سطح آگاهی ما و کاهش توجه توزیعی خواهد شد.

تمرکز زیاد و یا توجه مطلق زمانی که می خواهیم بهره وری بالایی داشته باشیم و کارها را به انجام برسانیم بسیار ضروری است.

آگاهی توجه توزیعی و همه جانبه است

بیدار بودن داشتن هشیاری کامل نسبت به اتفاقات اطرافمان است. و این نیاز به توجه توزیعی دارد: توجه کردن بصورت همزمان بر روی تمام اتفاقاتی که اطرافمان می افتند. ولی منظور توزیع توجه با کمیت یکنواخت و عالی بر روی تمام رویدادها نیست. بهترین انتخاب تخصیص بخش عمده توجه و تمرکز بر روی کار اصلی و داشتن توجه توزیعی در پیش زمینه ذهنمان است. به این ترتیب هم به انجام وظایف اصلیمان می رسیم و هم از اتفاقات اطرافمان آگاهیم و از آن ها لذت می بریم.

حتی اگر این دو بسیار متفاوت با هم به نظر بیایند ولی مقایسه آن ها با هم صحیح نیست. فقط باید آن ها را با هم در تعادل نگه داریم. اگر بین آن ها تعادل برقرار ننماییم بر روی هم اثر منفی می گذارند. در واقع این دو مکمل یکدیگرند و ابزارهایی برای برآوردن نیازهای زندگی انسان هستند.

ارسال شده توسط: بنفشه

دیدگاه شما

*