همیشه جایی برای امید هست…

اگر علاقمند به پیگیری اخبار حوزه فنآوری اطلاعات باشید حتما از خودکشی آرون سوارتز (Aaron Swartz) با خبر شده اید. (سوارتز در تالیف مشخصه آر اس اس همکاری داشت.) او یک برنامه نویس فوق العاده بود که کمک های بسیاری به رشته ی خود کرد. یکی از صاحبان وب سایت اخبار اجتماعی به نام Reddit و یک فعال اینترنتی بود. متأسفانه او در ۱۱ ژانویه در حالی که خود را در آپارتمان شخصی اش به دار آویخته بود پیدا شد.

چرا این اتفاق افتاد؟ هیچ علامتی از خودکشی نبود ، اما شواهدی مبنی بر افسردگی او به دلیل حبسی که قانون به مدت بیشتر از ۳۵ سال برای او در نظر گرفته بود ، وجود داشت. این جریان از اتهاماتی که بر اثر دانلود بدون اجازه ی ۴ میلیون مقاله ی نشریه ی آکادمی به او زده شده بود سرچشمه می گرفت.

من نمی خواهم درباره ی قانون توضیحی دهم. تمرکز من در این جا روی این است که چرا او چنین تصمیم شومی گرفت؟

همچنین او قبلاً در سال ۲۰۰۷ نیز تصمیم به خودکشی گرفته بود. حتی در وبلاگش پستی درباره ی آخرین روز زندگی شخصی که تصمیم به خودکشی گرفته بود نوشت. آن پست بسیار پر حرارت نوشته شده بود. در این جا برگزیده ای از آن مقاله را بررسی می کنیم :

“روزی که الکس خودش را کشت ، با حالت گیجی در خانه پرسه می زد. پرتوی نور که از لای پنجره ها به داخل می تابید ، به همه چیز درخششی طلایی می بخشید که تأثیری غیر عادی در ایجاد پلیدی هایی که او در آن گرفتار شده بود داشت و به نظر یک صحنه ی سینمایی می رسید.

او به کافه ای در آن طرف خیابان رفت ، تنها جایی که تا حالا به آنجا نرفته بود. پرتوی نور که از میان پنجره های نقاشی شده به داخل می تابید ، تمام فضا را درخشان و محو کرده بود. نور زیادی بود ، در حقیقت بیرون مانند منبع نوری به نظر می رسید که کافه در میان نور سفید قوی اش معلق است. مردم مکالمه های ضعیف و مبهمی با یکدیگر داشتند. مردم سمت چپش ، مردم سمت راستش و مردم پشت سرش.”

به هر حال در نسخه ی اصلی آن، الکس همان آرون بود! ترسناک است ، مگر نه؟

بعد از خواندن این مقاله،  نظرم به این موضوع جلب شد که چگونه فردی با افکار متمایل به خودکشی به جهان نگاه می کند. اما اگر بخواهم صادقانه بگویم ، من هنوز هم نمی توانم درک کنم که چرا یک فرد برای فرار از مشکلاتش چنین روش فجیعی را انتخاب می کند. شنیدن خبر مرگ یک انسان، آن هم فردی که تنها ۲۶ سال داشته بسیار متأثرکننده است.

من معتقدم که زندگی یک هدیه ی بسیار ارزشمند است. چیزی است که باید برای داشتن آن سپاس گذار و قدر دان باشیم. البته زندگی پستی  و بلندی هایی هم دارد اما زیبایی زندگی سر جایش است. با اینکه ممکن است نتوانید آن را در لحظه های تاریکی و سختی ببینید ، اما اگر ادامه دهید به زودی آن را خواهید دید.

اگر در زمان و شرایط بدی هستید ، من فقط می خواهم این را بگویم که “همیشه جایی برای امید هست. شرایط شما به آن بدی که به نظر می رسد نیست. بسیاری از مردم با شرایط بد تر و ستیزه جو تری از شرایط شما رو به رو شده اند اما توانستند از عهده آن برآیند. شما هم می توانید. فقط به مبارزه با آن ادامه دهید. آینده ی روشنی در انتظار شماست.

ارسال شده توسط: آیلر

دیدگاه شما

*